سهرابی، سرمایهگذار بینالمللی در حوزه خدمات حرفهای و گردشگری درمانی ایران و ترکیه:
ترکیه، فرصتسازی از ضعف معرفی ایران در صنعت زیبایی
در دوران گسترش رقابت جهانی میان کشورهای خاورمیانه برای جذب بازار چند میلیارد دلاری گردشگری سلامت، ایران با برخورداری از بهترین متخصصان و زیرساختهای درمانی درخشان، هنوز نتوانسته جایگاه شایسته خود را در عرصه معرفی و بازاریابی بینالمللی تثبیت کند. این شکافِ رسانهای و تبلیغاتی، فرصتی را برای کشور همسایهمان ترکیه فراهم کرده تا از نقاط قوت ایرانیان در دانش و مهارت، برای رشد برند جهانی خود بهره گیرد.
محمدعلی سهرابی، از نخستین ایرانیان فعال در سرمایهگذاری و راهاندازی کلینیکهای پوست، مو و زیبایی در ترکیه، درباره این واقعیت میگوید: «حدود هجده سال است در این حوزه مشغولم و جزء اولین کسانی بودم که در ترکیه فعالیت حرفهای خود را آغاز کردم. کلینیک ما با نام HC Polyclinic بهعنوان نخستین کلینیک ایرانیِ پوست و مو در استانبول با زیربنای حدود هزار متر مربع، امروز یکی از شناختهترین مراکز زیبایی این کشور محسوب میشود.»
وی با نگاهی تحلیلی، تفاوتهای ساختاری ایران و ترکیه را در دو سطح «کیفیت خدمات» و «نحوه معرفی» چنین توضیح میدهد: «از نظر امکانات درمانی، ایران در سطحی به مراتب بالاتر از ترکیه قرار دارد. بهترین پزشکان دنیا ایرانی هستند و بسیاری از کلینیکهای ترکیه برای ارتقای اعتبار خود از حضور همین پزشکان بهره میگیرند. اما در عرصه ارائه مطلب (پرزنتیشن) و رسانههای اجتماعی (سوشالمدیا)، ما هنوز به شکل حرفهای نتوانستهایم توان و ظرفیت خود را به جهان نشان دهیم.»
به گفته سهرابی، این ضعف اطلاعرسانی موجب شده ترکیه با تکیه بر تسهیلات دولتی، تمهیداتی هوشمندانه برای تبدیل خود به «قطب (هاب) جهانی زیبایی» طراحی کند. نمونهش، سیاست بازپرداخت ۶۰ درصدی هزینه به کلینیکداران و بیماران بینالمللی است؛ یعنی صاحبان کلینیکهای ترکیه میتوانند در هر جای دنیا با برند ترکیه فعالیت کنند و دولت بخش عمدهای از هزینهها را به آنان بازمیگرداند. همچنین، به بیماران خارجی که از مسیر تبلیغات کلینیکهای ترکیه جذب میشوند، ۶۰ درصد مبلغ بلیت و اقامت بازپرداخت میشود.
این حمایت سازمانیافته موجب شده گردشگری سلامت در ترکیه از رقم ۳.۶ میلیارد یورو در سال ۲۰۲۰، به چشمانداز ۲۰ میلیارد یورو تا سال ۲۰۲۸ برسد؛ رشدی که این کشور را در مسیر محوریت اقتصاد سلامت قرار داده است. در چنین مدلی، هر بیمار خارجی نه تنها پول و ارز وارد چرخه اقتصادی ترکیه میکند، بلکه زیرشاخههای مختلفی چون خدمات اقامتی، حملونقل و صنایع مرتبط را نیز فعال میسازد.
سهرابی با حسرت از تجربه خود در ایران نیز یاد میکند: «پیش از کرونا، روزانه چهل تا پنجاه بیمار خارجی در کلینیکهای من در ایران پذیرش میشدند که غالب آنان از کشور عراق بودند. اکنون اما تعداد بیماران خارجی به کمتر از چهار نفر در ماه رسیده است، در حالیکه بسیاری از آنان ترجیح میدهند هزینه بیشتر را در خارج از کشور صرف کنند؛ چون تصور میکنند خدمات ما در ایران کمتر معرفی و شناخته شده است.»
وی تأکید میکند که اگر بیماران خارجی از نزدیک واقعیت سطح کیفی خدمات درمانی ایران را ببینند، دیگر تمایلی به مراجعه به ترکیه نخواهند داشت. با این حال، ترکیه از خلأ ناشی از تحریمها و کمبود تبلیغات ایران به نفع خود استفاده کرده و امروز بخش عمدهای از صنعت خود را بر محور گردشگری درمانی بنا نهاده است.
محمدعلی سهرابی در مقام یک پزشک و فعال بینالمللی، پیشنهاد مشخصی برای سیاستگذاران ایرانی مطرح میکند: «ما نیاز داریم تا دولت، به جای مانعتراشی، فضا را برای سرمایهگذاران بخش خصوصی هموار کند. اگر حمایت مستقیم وجود ندارد، دستکم باید موانع را برداشت. باید تبلیغ و معرفی منسجم از ظرفیتهای زیارتی، گردشگری و درمانی ایران صورت گیرد تا بیماران منطقه، به ویژه از کشورهای همسایه مانند عراق، به ایران جذب شوند.»
وی همچنین امید دارد که هلدینگ هگتا در سیاستهای کلان خود توجه ویژهای به صنعت پوست، مو و زیبایی نشان دهد؛ صنعتی که امروز بزرگترین گردش مالی سلامت در جهان را دارد و میتواند برای ایران، به یکی از باثباتترین منابع ارزآوری تبدیل شود.
با در نظر گرفتن موارد فوق، اینگونه به نظر میرسد که ضعف در بازاریابی و ارائه تصویر حرفهای از ایران، موجب شده تخصص و زیرساختهای برتر کشور در زمینه زیبایی و درمان، از سوی رقبا مصادره برند شود. آنچه امروز ضروری است، ورود نهادی سازمانیافته با نگاه فراملی چون هگتا به حوزه «برندسازی خدمات سلامت ایران» است؛ اقدامی که نه فقط چهره ایران را در صنعت زیبایی بازآفرینی میکند، بلکه میتواند پیشران دیپلماسی اقتصادی تازهای برای کشور شود.

